[Forwarded from کانال ادبیات فارسی رضا ترک زبان]
ریشه‌یابی چند واژه:
💖عید：از ماده ی عربی عاد است و در واقع عود (evd) بوده که تبدیل به عید می شود و معنای بازگشتن را در دل خود دارد یعنی آنچه تکرار می شود, باز می گردد.
💖دماوند：
دم： دود
آوند：ظرف
💖البرز
ال：کوه
برز：بلند
💖بی گدار به آب زدن
گدار：گذار：محل گذر, معبر
💖"لا اُبالی: (ع جمله ٔ فعلیه ) صیغه ٔ متکلم وحده از مضارع ، به معنی باک ندارم ، نمی ترسم|| (ص مرکب ) در فارسی بیشتر بصورت جامد استعمال شود به معنی بی باک . بی مبالات . سهل انگار. وِل انگار. بی قید. خوارکار. بی التفات . بی درد. بی بند و بار. شُل اوزار. (شُل افزار) (در کرمان ). بی پروا" فرهنگ دهخدا
💖قات زدن：
مصرف قات (qat) نوعی گیاه مخدر
در گفتگوهامان دقت کنیم آنچه می گوییم در بنیان چه معنایی می دهد. البته ممکن است در ذهن بعضی قاط زدن بیاید به معنای قاطی کردن که معنای دیگری دارد مثل گیج شدن و عصبانی شدن و ...
💖"بی مبالات [ م ُ ] (ص مرکب ) (از: بی + مبالات «عربی ») بی باک . لاابالی"
لغتنامه دهخدا
💖بیهوده：
بی：پیشوند نفی ملکیت
هوده：سود, فایده
💖تازی (در معنای عربی)：
منسوب به طی(tay)(یکی از قبایل کشور یمن)
💖کشکول: "در برهان آمده معنی آن کشیدن بدوش است چه کش به معنی کشیدن و کول دوش و کتف را گویند."
💖نردبان：نردبام：نوردبام=
نورد + بام
وسیله ای که برای رسیدن به بام نوردیده می شود (بر آن گذر می کنیم, مثلا رهنورد یعنی کسی که بر راه گذر می کند, راه را طی می کند)
شکل قدیمی نوردبوم در گویش عامیانه تهرانی باقی مانده است.
💖بیمار：بی+مار
مار در گذشته نماد تندرستی بوده است بنابراین بیمار یعنی کسی که مار (تندرستی) ندارد."
@AdabiyatFarsiTorkzaban
